نسیم توحید

بانک دلنوشته و مقالات اسلامی

جستجوگر پیشرفته سایت



از یهود نترسید
نظرات (0)

از یهود نترسید

💠 از یهود نترسید

در نوشته‌هایمان می‌گوییم که یهود آماده است و ما خوابیم، آنها جدی هستند و ما به شوخی گرفته‌ایم. با این گفته‌ها همت‌ها را بیدار و عزم‌ها را برانگیخته می‌کنیم. اما حقیقتاً از حد گذشتیم و دعوت‌مان به شرّ شد؛ چرا که مردم گمان می‌کنند که یهودیان زور و قدرتی دارند و آنها را چیزی می‌شمارند.
بر ما لازم است که برگشته، به کشف حقیقت بپردازیم و واقعیت را به مردم بگوییم.
حقیقتی که روزانه می‌بینید و می‌شنوید.
آیا نمی‌شنوید که دسته‌هایی از یهود با سلاح‌های پیشرفته، آمادگی جدید و جنگ‌ابزارهای بزرگ به روستاهای منطقهٔ حرام یورش می‌برند و روستانشینان آنها را به بدترین وجه بازگردانده و برخی را کشته و عده‌ای را اسیر می‌کنند؟
این در حالی است که اینها بدوی یا کشاورزانی هستند که اصلاً فنون جنگی و تاکتیک‌های آن را فرانگرفته‌اند؛ پس یهود چه حالی خواهد داشت اگر با لشکر منظم اسلام درافتد؟
این حقیقت یهود است که سرشت‌شان ذلت و بزدلی است و در میدان جنگ با هر مسلمانی که روبرو شوند، مسلمان پیروز می‌شود. اگر کشورهای عربی در آن روز فریب امریکا و انگلیس را نمی‌خوردند و به این آتش‌بس ذلت‌بار تن نمی‌دادند، یهود در دریا انداخته شده بود.
لذا از یهود نترسید و گمان نکنید که سلاح، سرشت‌شان را تغییر داده است؛ چرا که شمشیر در دست بزدل، هلاکتِ اوست. این که می‌گویم نه حماسه است و نه خیال، بلکه عین واقعیتِ دیروز و ایام گذشته است.
از یهود نترسید و از مال و سلاحی که امریکا در اختیارشان می‌گذارد، پریشان نشوید؛ آنها با تمام اینها نمی‌توانند یک کشور عربی را اداره کنند. اما آنها را دست‌کم هم نگیرید که بنشینید و به فکر آمادگی نباشید و به شجاعت و عزت‌تان و بزدلی و ذلت آنها دل خوش کنید. اگر انسان دشمنش را حقیر پندارد و به فکر آمادگی جنگی نباشد، دشمن بر او پیروز می‌شود و اگر از او زیاد بترسد یا ترسش را از دلش بیرون کند، باز هم نمی‌تواند به جنگش برود

✍🏻 شیخ علی طنطاوی
ترجمه: زبیر حسین‌پور

👈🏻 نقل از: سنت‌آنلاین| پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی اهل‌سنت| عین العلوم گشت 



امتیاز: نتیجه : 2 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 8

بازدید :42
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : شنبه 05 تیر 1400
زمان : 11:30
فکر و فعالیت جهانگیر
نظرات (0)

فکر و فعالیت جهانگیر

*فکر و فعالیت جهانگیر* 

عبدالواحد قلندرزهی 

سه فکر بلند و فعالیت فراگیر از علمای هند؛ جهان را تحت پوشش قرار داد.

اندیشه و تلاش مولانا محمد قاسم نانوتوی با تاسیس وبنای دارالعلوم دیوبند در هند، این تفکر و تدبرِ درس، تدریس، مُدرّس و مدرسه علوم دینی بر بنیاد مهارت و اخلاص  از پاکستان و بنگلادیش عبور کرد و قاره آسیا، افریقا، امریکا و... را فرا گرفت و جهانی شد.

جگر مولانا محمد الیاس کاندهلوی از وضعیت نامطلوب مسلمانان خون‌ شد، خوابش پرید و آرمشش گریخت، دعوت، اصلاح و بازسازی مسلمانان را در روستاهای میوات هند شروع کرد، آه پرسوز و دود ناله  دلش به عرش پیچید "جماعت تبلیغ"  وارد ریگستان داغ حجاز و عرب شد و از اقیانوس آتلانتیک عبور و به اروپا، امریکا و کاندا رسید.

مولانا نور محمد حقانی از نظر مهارت و توان علمی هم‌پایه "مولانا محمد قاسم نانوتوی" نگران نسل پیش‌رو گردید در شهر کاندهله هند مکتب قرآنی برای بچه‌های پسر و دختر با ابتکار، مهارت و اخلاص بنیاد نهاد.

ایشان برای دانش‌آموزان این مکتب، کتاب قرآنی، نورانی و تجویدی"قاعده نورانی" را نوشت. مکاتب قرآنی، قاعده نورانی و فکر مولانا حقانی، توکیو، مسکو و واشینگتن را در برگرفت و جهانی گردید.

 اسلام، قر آن، رسالت و دعوت احمد و محمد "صلی الله علیه و آله و سلم" جهانی و جاودانی است.

شنبه ۲۲ خردادماه سال ۱۴۰۰

الله ولی التوفیق



امتیاز: نتیجه : 4 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 8

بازدید :36
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : یکشنبه 23 خرداد 1400
زمان : 0:11
اشک شادی
نظرات (0)

اشک شادی

اشک شادی

بیش و پیش از یک سال در کشور ایران قیمت بنزین افزایش یافت مردم برای اعتراض در خیابان‌ها آمدند، برخی سودجو منابع و منافع ملی از پمپ بنزین، بانک و مغازه را آتش زدند بیشتر شهرهای کشور ناامن گردید.

مولانا فضل‌الرحمن کوهی بعضی از سیاست‌های دولت را انتقاد، از معترضان حمایت و از معتقدات اهل سنت  دفاع کرد و بازداشت و زندان شد.

مردم بلوچستان بر زندانی مولانا کوهی معترض و خواستار آزادی ایشان شدند. این موضوع گفتگوی مجالس و محافل و بحث و تفسیر رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفت.

ناگاه و غیر منتظره از دیشب (پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۰) عکس، فیلم و استقبال مردم از مولانا کوهی در رسانه‌های گروهی و عمومی در دسترس قرار گرفت. بسیاری از مردم از خوشحالی اشک شادی ریختند. مولانا فضل الرحمن فردی‌ است که ثروت و حکومت ندارد؛ ولی مردم از بازداشت وزندانش در غم و اندوه و از آزادیش شاد و خندان هست‌. کم کسی این محبوبیت و دلبستگی را در میان مردم دارد.

شعار ملت آزادی ایشان بود، مرد شعار نیستم ولی اگر شعاری می نوشتم آن این بود"ان‌شاءالله مولانا با عزت آزاد می‌شود"

خداوند ایران را آباد و ملت را شاد کند.

الله ولی التوفیق

🖊عبدالواحد قلندرزهی 



امتیاز: نتیجه : 3 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 10

بازدید :69
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : جمعه 14 خرداد 1400
زمان : 19:54
صورت اسلام و حقیقت اسلام
نظرات (0)

صورت اسلام و حقیقت اسلام

صورت اسلام و حقیقت اسلام

هر چیزی یک صورت و یک حقیقت دارد و اسلام نیز چنین است.
سید ابوالحسن علی ندوی رحمه الله بحث طولانی و مفصلی در این زمینه دارد و معتقد است که امروز مسلمانان حقیقت اسلام را به فراموشی سپرده و به صورت اسلام دل خوش کرده‌اند.
می‌فرمایند: اگر مسلمانان حقیقت اسلام را دوباره درک نکنند این صورت اسلام از آنها در مقابل کفار حفاظت نخواهد کرد، چنانکه مترسک، که صورت یک انسان است از مزرعه در برابر هجوم پرندگان حفاظت نمی‌کند.
مسلمانان تا زمان زیادی از دست کفار در امان بودند زیرا که حقیقت اسلام را پشت صورت اسلام مخفی کرده بودند.
اما از زمانی که کفار به این واقعیت پی‌بردند به کشورهای اسلامی حمله کردند. حال، تا زمانی که مسلمانان دوباره به حقیقت اسلام نرسند کامیابی‌ای در کار نخواهد بود.

🖊محمدعمر عمری
منبع:کانال بیداری اسلامی



امتیاز: نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

بازدید :38
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : جمعه 14 خرداد 1400
زمان : 13:09
تاثیر رسانه در عصر حاضر و لزوم توجه مدارس دینی به فعالیت های رسانه‌ای و مطبوعاتی
نظرات (0)

تاثیر رسانه در عصر حاضر و لزوم توجه مدارس دینی به فعالیت های رسانه‌ای و مطبوعاتی

بسم الله الرحمن الرحیم

*تاثیر رسانه در عصر حاضر و لزوم توجه مدارس دینی به فعالیت های رسانه ای و مطبوعاتی*

مشخصات مؤلف:
مسعود پرکی
ساکن سیب و سوران

*چکیده:*
رسانه همان وسیله ابداع شده،فناوری است که از طریق آن انسان پیام خود را به شخص دیگر منتقل میکند، و برخی بر این باورند که تأثیر گذاری رسانه ها اعم از تصویری،شنیداری و مجازی و همچنین مطبوعات و سواد رسانه ای در ابعاد مختلف از تأثیر گذاری بیشتری در عصر حاضر برخوردار هستند، فعالیت های مطبوعاتی و مدارس دینی از مهمترین میدان‌های جهادی و از برجسته ترین عوامل تکوین انسان در دو بعد مدنی و مذهبی است، وبا توجه به شرایط عصر حاضر نیاز است که  با فعالیت های خود اثر گذاری لازم را در جامعه داشته و نقش خود را بعنوان مبلغ دین ایفا نمایند.
*واژگان کلیدی:*
فناوری،مجله ،روزنامه،تلوزیون،اینترنت، ماهواره،سواد رسانه ای،مدارس،

*مقدمه:*
به گفته ها،حرکات،اطاعات،اخبار و تصاویر که از یک فرد به فرد دیگری ویا به تعداد زیادی از مردم بوسیله یک‌رسانه منتقل میشود پیام میگویند.
قدیمی ترین رسانه ها که به آنها رسانه های فردی میگفتند سخن گفتن،حرکات دست و حالت چهره بود،که انسان از طریق آنها پیام خود را به دیگری منتقل می‌کرد این نوع رسانه نیازی به ابزار و فناوری نداشت اما از آنجایی که انسان نیاز داشت که پیام خود را زودتر ویا به تعداد بیشتری از افراد منتقل کند به همین دلیل فناوری ابداع شد برای مثال بلندگو برای انتقال صدا با قدرت بیشتر و صنعت چاپ برای انتقال اطلاعات به تعداد بیشتر و تلفن،رادیو و بیسیم برای انتقال صدا به مکانهای دور دست اختراع شدند.
رسانه همان وسیله ابداع شده فناوری است که از طریق آن انسان پیام خود را به شخص دیگر منتقل میکند.
        
*تا کید قرآن مجید بر لزوم تحقیق در درستی اخبار رسانه ای*

قرآن کریم می‌فرماید:
(یا أَیّهَا الّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیّنُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْمًا بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ)؛حجرات{2} «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما آورد، درباره آن تحقیق کنید؛ مبادا در صورت عمل کردن بدون تحقیق، به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید».(1)
برخی مفسران شأن نزول آیه را، ولید بن عقبه دانسته‌اند که پیامبر(ص) او را برای جمع آوری زکات از قبیله بنی المصطلق اعزام داشت، اما او بدون تحقیق به پیامبر(ص) گزارش داد که آنها از پرداخت زکات خودداری کرده‌اند. در آن زمان امتناع از پرداخت زکات، یک نوع قیام بر ضدّ حاکمیت اسلام به شمار می‌آمد. پیامبر(ص) تصمیم گرفت با آنها مبارزه کند. اما این آیه نازل شد.

*انواع رسانه و پیام*
رسانه های جمعی را میتوان به دو گروه عمده تقسیم نمود؛رسانه های چاپی و الکترونیکی(خبر پراکنی) رسانه های چاپی
۱.کتاب: وآن از قدیمی ترین رسانه های چاپی است که از روزنامه و مجله بزرگتر بوده و اطلاعات و نظریات و علوم و فنون مختلفی را در بر میگیرد و از حیث قدمت میتوان اشاره نمود بر اینکه کتاب نویسی قبل از اسلام در جهان رواج داشته است و هرکسی در هر زمینه و فنی که علم و استعداد داشت اطلاعاتی را جمع آوری نمود و مینوشت کتاب ها در موضوعات و فنون مختلفه جهت  بیان آموزش وانتقال اطلاعات نوشته می شدند و همچنین یکی از بزرگترین ابزارهای تعلیم و تربیت و از اولین ابزار آموزشی در مدارس بودند که میتوان از موضوعات کتاب در زمینه های مختلف چون حدیث و تفسیر،فلسفه و ریاضیات،تاریخ و غیره اشاره نمود.
۲.روزنامه؛اولین روزنامه در سال ۱۳۰۵میلادی توسط یوهان کالوس در شهر استراسبورگ در اروپا منتشر شد و سپس در انگلیس و آمریکا و استرالیا اولین روزنامه وارد زندگی مردم شد و همچنین اولین روزنامه ایران در سال ۱۲۵۳قمری توسط میرزا صالح شیرازی در تهران منتشر شد.(2)
روزنامه ها در سراسر دنیا از جمله ابزار های هستند که پیام دولتمردان،دوستان،احزاب و عامه مردم را به دیگران منتقل میکنند.
۳.مجله؛یکی دیگر از رسانه های چاپی است که بصورت هفتگی،دوهفته یکبار و یا بصورت فصلی و ماهیانه در موضوعات مختلف منتشر می‌شدند.

*نفوذ رسانه چاپی بر افکار تصمیمات و شیوه زندگی مردم*
از رسانه های چاپی میتوان به حفظ امنیت و ثبات جامعه،رهنمود مردم و مسئولان در جهت صحیح وآگاهی از اقدامات دولت و مدارس در زمینه های مختلف اشاره نمود و به همین دلیل است که دولت ها همواره به مطالب روزنامه حساس بوده اند چرا که نقش روزنامه بسیار مهم و اساسی و مؤثر در یک جامعه است رسانه چاپی در مقایسه با سایر منابع خبری مسؤلیت بیشتری دارند و نویسندگان و کاتبین باید به صحت و سودمندی اخبار و اطلاعاتی که به مردم می‌دهند توجه داشته باشند همچنین بیشتر اخبار در تلویزیون معمولا تکرار مطالبی است که در روزنامه ها نوشته میشود .(3)
*رسانه های الکترونیکی*
۱.رادیو وتلوزیون:مهمترین این رسانه ها رادیو و تلویزیون هستند و بسیاری از مردم جهان اخبار اطلاعات،کلیپ‌ها و یا فیلم های مورد علاقه خود را از طریق تلویزیون و رادیو دنبال میکنند.
پس از اختراع موشکهای فضایی و قمرهای مصنوعی این امکان برای انسانها فراهم شد تا بشر به مدار زمین و کره ماه مسافرت کند و پیشرفت علم باعث شد تا ایستگاههای فضایی در مدار زمین بوجود آید و امکان تبادل اطلاعات ،اخبار و تصاویر از طریق ماهواره ها و تلوزیون به نقاط مختلف جهان فراهم شود.
امروزه تلویزیون‌ها علاوه بر اطلاعات و اخبار داخل کشور و حوزه سیاسی و مذهبی می‌توانند اطلاعات و اخبار سایر مناطق را نیز دریافت کنند دولت ها با توجه به عقاید،نوع فرهنگ ، مقاصد اقتصادی و فرهنگی و اختلافات سیاسی خود با دیگر کشورها از رادیو یا تلویزیون هایی که قادر به دریافت اطلاعات از سایر کشورها هستند بصورت‌های مختلف استفاده می کنند و در موارد زیادی تلوزیون های بیگانه بویژه دشمنان ایران و اسلام سعی دارند که اعتقادات،ارزشهای اخلاقی یا وحدت ملی کشور ما را مورد تهدید قرار دهند بهمین علت جوانان و مردم ما باید بسیار هوشیار باشند.
 ۲.اینترنت:با اختراع رایانه «کامپیوتر» گسترش ماهواره و شبکه های رسانه ای توسعه یافت و امکانات تازه ای در اختیار مردم جهان قرار گرفت و اینترنت وارد زندگی مردم شد،اینترنت یعنی مجموعه ای از شبکه های رایانه ای که به یکدیگر و مراکز اصلی تامین کننده خدمات و اطلاعات متصل است،این رسانه امروزه زندگی میلیونها شخص را در سرار جهان تحت تأثیر قرار داده است که از طریق اینترنت این امکان برای افراد فراهم شده است که به آسانی بتوانند پیامها یا تصاویر خود را به سایر نقاط جهان بفرستند و بصورت مستقیم با یکدیگر گفتگو کنند و به انواع مقالات علمی و اخبار روز در سراسر جهان دسترسی پیدا کنند،
در عصر و زمان حاضر رسانه جزء موثرترین و کاربردی ترین ابزار در تغییر دادن زندگی فردی اشخاص از حیث اخلاقی، مذهبی، عقیدتی،‌ فرهنگی و اجتماعی است که بستگی به طریقه استفاده اشخاص و افراد دارد چنانچه به روشهای مثبت و مفید استفاده شود فرد و جوامع را بسوی قله های موفقیت رهنمون می کند و اگر از آنها بصورت صحیح استفاده نشود آنها را نه تنها به موفقیت نخواهد رساند بلکه باعث سرافکندگی و تذلذل در جامعه خواهند شد،حال اگر نگاهی گذرا داشته باشیم بر جامعه کنونی که به عصر فناوری معروف است می بینیم که فتنه و فساد و بی بندوباری به اوج خود رسیده است و آن بدلیل اینکه افراد زیادی از جامعه کنونی طریقه استفاده صحیح آن را نمی دانند در نتیجه به اختلافات و انحرافات زیادی دچار می‌شوند اینجاست که علما و مدارس باید در نقش یک رهبر و رهنما ظاهر شوند و جهانیان و رسانه ها را رهبری نموده و آنها را از راه منحرف و کج روی به راه راست رهنمون کنند.
                                       
*سواد رسانه ای:*
سواد رسانه ای؛یعنی مهارت استفاده از فناوری‌های نوین،تفسیر پیام های رسانه و رمزگشایی از آن ها و توانایی پی بردن به آن روی سکه محتوای محصولات رسانه ای.
 زادگاه مفهوم سواد رسانه‌ای کاناداست و از این‌رو اولین کشوری که آموزش سواد رسانه‌ای را در سرفصل دروس مدارس خود وارد کرد نیز کانادا بود. در دهه شصت میلادی تعدادی از استادان دانشگاه «یورک تورنتو» که در حوزه رسانه صاحب‌نظر بودند، گرد هم آمدند و اولین طرح آموزش سواد رسانه‌ای را با عنوان ,انجمن کانادایی آموزش اکران، بنیان گذاشتند. لذا ضروری است که شورای هماهنگی مدارس اهلسنت و مدارس ملی هرچه سریع تر مبحث سواد رسانه ای را بصورت تمام و کمال با همکاری، همفکری و مشارکت تخصصی ارگان ها و مسئولین ذی ربط در کتب درسی تمام مقاطع تحصیلی اعم از علوم دینی و علوم دانشگاهی و مدرسه ایی بگنجانند.
*اهداف سواد رسانه:*
اگر مخاطبان یک رسانه از مهارت تفکر انتقادی برخوردار باشند می توانند اطلاعات رسانه ها را به درستی تجزیه و تحلیل کنند. بر همین اساس، رسانه های جمعی امروز به سمتی پیش می روند که به مخاطبان خود اطلاعاتی را ارائه دهند که از لحاظ علمی و محتوایی اطلاعات درست و قابل استناد باشند. بنابراین می توان گفت مخاطبان می توانند  رسانه های جمعی را به یک سمت و سو حرکت دهند و رسانه های جمعی نیز می توانند تغییراتی را در باور، نگرش، افکار و در ذهن مخاطبان ایجاد کنند.
*اهمیت ولزوم سواد رسانه ای و توجه مدارس دینی به فعالیت های رسانه ای و مطبوعاتی*
  سواد رسانه‌اي علاوه بر توانایی ملحوظ در سواد سنتي، كه همان توان خواندن و نوشتن بود، توانایي تحليل و ارزشيابي پيام‌ها و قدرت توليد و انتقال اطلاعات به ديگران در قالب‌هاي مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پديد مي‌آورد. اين‌گونه از سواد؛ با توانمند كردن انسان بر درك نحوه كار رسانه‌ها و نحوۀ معني‌سازي آنها، ماهيت و اهداف توليد پيام رسانه‌ها و تأثيرات و تكنيك‌هاي رسانه‌هاي گوناگون، او را از مصرف‌كنندگي صرف خارج كرده و در برابر اثرات رسانه‌ها مقاوم مي‌سازد. 
سواد رسانه‌اي در كنار آموختن خواندن ظاهر پيام‌هاي رسانه‌اي از رسانه‌هاي مختلف، مي‌كوشد خواندن سطرهاي نانوشتۀ رسانه‌هاي نوشتاري، تماشاي موضوعات به نمايش درنيامده و يا شنيدن صداهاي پخش‌نشده از رسانه‌هاي الكترونيك را به مخاطبان بياموزد. باری دونکان" عضوانجمن سواد رسانه ای کانادا ،سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی  می کند.  به عقیده وی این پروژه باید به عنوان بخشی از واکنش های آموزش مدارس در برابر خشونت و سایرآسیب های رسانه ای در نظر گرفته شود.
"دونکان "در ضرورت این آموزش ، دلایل زیر را بر می شمرد:
1-رسانه ها در حیات فرهنگی و سیاسی ما تسلط دارند.
2-تقریباً همه اطلاعات،به جز مواردی که آنها را به طور مستقیم تجزیه می کنیم،رسانه ای شده هستند.
3-رسانه ها قادر به خلق مدل های ارزشی و رفتاری پر قدرتی هستند.                                                          4-رسانه ها بدون فعال کردن خود آگاه بر افراد تاثیر می گذارند.
5-سواد رسانه ای می تواند مصرف رسانه ای را برای ما لذت بخش کند و رابطه انفعالی را به رابطه فعال تبدیل کنند.
*مدارس دینی و فعالیت های رسانه ای* 
برخی بر این باورند که تأثیر گذاری رسانه ها اعم از تصویری،شنیداری و مجازی و همچنین مطبوعات در ابعاد مختلف از تأثیر گذاری بیشتری در عصر حاضر برخوردار هستند،چنانچه قول امام موسی صدر است که ؛ مطبوعات محرابی است برای پرستش خدا و خدمت به انسانیت و اگر عهده وظایف خود برنیاید دامگه شیطان مایه تخریب انسانیت خواهد بود.(4)
همچنین این عرصه از مهمترین و حساس ترین میادین جهان است زیرا افکار عمومی را شکل می‌دهد و فرهنگ آفرین بوده و خوراک روح را فراهم می آورد و مراحل جدید تکامل معنوی را پی می نهد و عواطف مردم را پیراسته کرده و آنها را به راستی و نیکویی رهنمون میکند.
فعالیت های مطبوعاتی و مدارس دینی از مهمترین میدان‌های جهادی و از برجسته ترین عوامل تکوین انسان در بعد مدنی و مذهبی است این جایگاه والا وظایفی در قبال جامعه بر عهده اصحاب مطبوعات و رسانه در قالب مدارس دینی میگذارد و همانطور که وظایفی در قبال اینان را بر عهده جامعه می نهد لذا وظیفه مدارس دینی برای جامعه و جهانیان،جهت دهی،روشنگری و خیر خواهی مخلصانه و بی شائبه است که باتوجه به تأثیر گذاری رسانه میتوان از آن برای این امور مهم بیش از پیش استفاده نمود.
اما جای بسی تأسف و حسرت است که برخی از حوزه ها به این نقش کلیدی و تأثیر گذاری رسانه واقف نبودند ویا اینکه نزد آنها از اهمیت کمی برخوردار است در حالیکه رسانه،نقش مثبت در جهت تبلیغ دین مبین اسلام برای مدارس بشمار می آید و در حل بسیاری از مشکلات و نابسامانی ها چاره ساز بوده و کمک کننده است.
حوزه های علمیه کانون و قلب اندیشه و تفکر اسلامی بوده که در سرنوشت دنیای کنونی و مکتب اسلامی نقش اساسی و تعیین  کننده ای داشته و دارند.

*نتیجه گیری:*
مطبوعات و رسانه در عصر حاضر از مهمترین ابزار هایی هستند که مدارس دینی می‌توانند به واسطه آنها ورود قوی تری به عرصه های جدید تبلیغی در جهان داشته باشند وبا توجه به شرایط عصر حاضر نیاز است که مدارس دینی با فعالیت های خود اثر گذاری لازم را در جامعه داشته و نقش خود را بعنوان مبلغ دین و مذهب ایفا نمایند و بر این اساس مدارس دینی بتوانند با این فعالیت ها و نظارت بر جامعه و پیشوایان مذهبی هم با جهت دهی مردم و کوشش در تصحیح امور آنها نقش تأثیر گذاری برای خود ایجاد نمایند که در حقیقت به جامعه و محیط اسلامی وانسانی نظم و رونق بخشیده اند و به مردم راه خدمت و دینداری را نشان داده اند که در نتیجه مردم و ارکان جامعه  با فعالیت های مفید و خوب ، مدارس دینی در جهت اصلاح خود و دیگران در رسیدن بر مدار واقعی اسلام و ایمان سوق داده میشوند اینجاست که دنیا کم کم و به تدریج از پلیدی و نحوست دور شده و به آیین و منش اسلامی آراسته و مزین میگردد.

                                                
*منابع و ماخذ:*

1.قرآن کریم{سوره حجرات}آیه 2
2.تاریخ معاصر ایران وجهان
3.تفکر وسبک زندگی
4.امام موسی صدر:{ادیان در خدمت انسان}



امتیاز: نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

بازدید :55
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : شنبه 08 خرداد 1400
زمان : 8:14
فاتح قدس
نظرات (0)

فاتح قدس

فاتح قدس

سخن از شخصیتی است که دنیا را با شمشیرِ پیروزی گرفت و آن را با دست کرَم بخشید؛ کسی که اروپا را دو بار لرزه بر اندام کرد؛ بار اول هنگامی که ارتش اروپا را با شمشیرش در هم شکست؛ بار دوم هنگامی که مردمش را با زیرکی خویش دهشت‌زده کرد. او نمونۀ کامل یک فرماندۀ پیروز است و آرمان حاکم مسلمان، تصویری تمام‌عیار از شهسورای زیرک و مسلمانی راستگوست. آزادگر بزرگی که سرزمین‌های شام و فلسطین را بعد از استعماری که صد سال استمرار یافت، آزاد کرد. شخصیتی که دوست و دشمن را به تحسین و محبت صادقانه‌اش واداشت و در تاریخ شرق و غرب بزرگ‌ترین افتخارات و نیکوترینِ اخلاق‌ها را به جا گذاشت. نامش از برترین نام‌هایی است که در گوش زمانه به فریاد درآمده و در گوشه و کنار تاریخ پیچیده و در جهان جاودانه مانده است؛ «صلاح‌الدین ایوبی».
دولت‌ها به پایش افتادند و پادشاهان از عتابش میخکوب شدند و گردن‌ها در برابرش خم گردیدند و خزانه‌ها به سویش روان شدند. با وجود این، چنان از دنیا رفت که از خود، به‌جز 47 درهم و یک دینار، چیز دیگری باقی نگذاشت؛ نه خانه‌ای به جا گذاشت و نه زمینی و - آن‌گونه که قاضی ابن شداد قسم می‌خورَد- جنازه‌اش با وام‌کردن، تجهیز و تکفین شد!
بارها سیرت صلاح‌الدین را خوانده‌ام و قبل از اینکه این بخش را بنویسم، سیرتش را بازنگری کردم، نسبت به زندگی و جنگ‌هایش بیش از هزار صفحه خواندم؛ عجیب‌ترین چیزی که دیدم این بود که «واقعا» این مردِ بزرگ در زمانی که «واقعا» فاسد بود ظهور کرد و «واقعا» بر دشمنِ قوی پیروز شد.
مسلمانان پیش از نورالدین و صلاح‌الدین در بدترین حالتِ تفرقه قرار داشتند؛ حالتی که ذهن هیچ یک از شما- هرچند در تصور شرّ، مبالغه کند- نمی‌تواند به آن برسد. این قطعۀ کوچک از سرزمین اسلامی به اندازۀ شهرهایش، دولت داشت؛ هر شهری دولت مستقلی؛ دمشق یک دولت داشت، شیزر دولتی دیگر، در حماة دولتی بود و هر یک از شهرهای حلب، ماردین، خلاط، موصل و سنجار که نزدیک موصل بود! دولت‌های جداگانه‌ای داشتند. در حِلّه، بانیاس و الجبل هم دولت‌هایی بود. باطنیه از اسماعیلیان نیز دولتی داشتند. در هر دولتی پادشاهی یا امیری بود؛ امرای ناشناخته‌ای با نام‌های عجیب و رفتارهای عجیب‌تر.
نهایت آرزوی صلاح‌الدین و پیش از او نورالدین این بود که مانند یکی از این امیران باشند و اگر بهتر ظاهر شوند برترین‌شان باشند. این دو قهرمان جاوید چگونه توانستند در چنین زمانی ظهور کنند؟!
پیش از صلاح‌‌الدین دو حملۀ صلیبی، سرزمین شام را غافلگیر کرده بود که بسان موج دریا بودند؛ اول‌شان معلوم بود و آخرشان نه. آزمندان، این حملات را در این سرزمین‌ها با نام غیرت بر نصرانیت و نجات سرزمین مسیح از چنگال وحشیان درنده‌خوی نیشدار مسلمان به‌راه انداختند! آنان چندین دولت داشتند؛ چندین دولت، نه یک دولت، مملکتی در قدس، امارتی در انطاکیه و حکومتی در طرابلس و رُها (اورفه) و دولت کوچکی در یافا. دولت‌ها و امارت‌هایی که ریشه دوانیده و شاخه‌هایشان سر به فلک کشیده بود و جغدهای‌شان در آنها لانه کرده، تخم گذاشته و جوجه کرده بودند. مسلمانان و اهالی این سرزمین‌ها چنین پنداشتند که صلیبی‌ها برای همیشه سرزمین شام را تصاحب کردند.
صلاح‌الدین چگونه توانست از ضعف مسلمانان، نیرو، و از تفرقۀ آنها اتحادی بسازد تا با آننان به مقابلۀ تمام اروپا برود و بقایای دو حملۀ گذشته را- تا جایی که ممکن است- از بین ببرد و یورش سومی را که اروپا متوجه او کرده است، پاسخ گوید؟... می‌دانید چگونه؟
او دشمن را با تعداد ظاهریِ مسلمانان برگرداند- نه با امکانات‌شان-، اما با یگانه‌سلاحی که غیر از آن در چنین جایی ثمربخش نیست؛ «سلاح ایمان»... او ابتدا فساد خود را اصلاح کرد، در نتیجه الله تعالی به دست او سستی و واماندگی مسلمانان را تغییر داد. او که در لهو و لعب و پیروی از هواهای نفس مشغول بود، توبه و انابت نمود؛ حکومت، او را به فساد نکشید چنان‌که نیکان دیگر را فاسد کرده بود، بلکه او فسادهای حکومت را اصلاح کرد و به‌سوی خدا برگشت؛ یاری خداوندی هم به سوی او بازگشت. در سیرت و اخلاق و صلاح و تقوا از ارث محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم کمک گرفت، الله تعالی هم ارث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در فتح و پیروزی را به او داد. به دین چنگ زد و دولتش را بر پایۀ اسلام استوار کرد. با همین دولت‌های پراکندۀ جاهل و ضعیف و امرای ناشناخته با نام‌های عجیب توانست با تمام اروپا بجنگد؛ اروپای خشمگین، کینه‌توز و متعصبی که پادشاهانش همگی برای جنگ با فلسطین یکپارچه شده بودند.
صلاح‌الدین ابتدا عقیده‌اش را درست کرد؛ از قطب نیشابوری خواست که برایش کتابی در بخش عقیده بنویسد و خود را با آن مشغول کرد و آن را به پسرانش هم تلقین نمود و خود را به علما و دینداران نزدیک گردانید، به‌طوری‌که مشاوران و افراد نزدیکش، بزرگانِ زمانه بودند؛ ازجمله قاضی فاضل، قاضی ابن‌الزکی و قاضی ابن‌شداد. هرگاه به شهری می‌رفت، علمایش را فرامی‌خواند و هر که به دروازۀ پادشاهان نمی‌رفت، فرزندانش را برمی‌داشت و به نزد وی می‌رفت؛ چنان‌که در اسکندریه نزد حافظ اصفهانی می‌رفت.
نسبت به نماز جماعت بسیار حریص بود و هرگز آن را ترک نمی‌کرد، به‌جز سه روز قبل از وفاتش که نتوانست به جماعت برود. همیشه حتی در ایام جنگ هم روزه بود. بسیار به تلاوت قرآن گوش فرامی‌داد و به هنگام استماع از ترس الهی می‌گریست. بر مجالس علم و حدیث پایبند بود، حتی در شب‌های جنگ، نماز شب را- به‌جز اندکی- ترک نکرد. به هنگام هجوم سختی‌ها و تنگ‌شدن راه‌ها به الله تعالی پناه می‌بُرد و گشایش و راه نجات را می‌یافت؛ چراکه اگر احیاناً درهای زمین بسته می‌شوند، اما دروازۀ آسمان هرگز بسته نمی‌شود. او حق را اقامه کرد و در این‌باره پروایی نداشت و از کسی هم پشتیبانی نمی‌کرد؛ باری برادرزاده‌اش «تقی‌الدین» را که نزدش از همه عزیزتر بود، با شکایت ابن‌زهیر- که از شهروندان عادی دمشق بود- دستگیر و تنبیه کرد.
اما سخن از بزرگواری او و ذلت دنیا در نزدش، چیزی است که در دفتر نمی‌گنجد. اعتماد او بر الله تعالی بود؛ هیچ‌گاه دشمن را زیاد نپنداشت و نه ترسی به دل راه داد. هرگز در پیروزی یا شکستی اعصابش را از دست نداد. متواضع بود، مردم هنگامی که برای شکایت ازدحام می‌کردند، زیراندازش را لگدمال می‌کردند، نزد او می‌آمدند و وقت استراحتش را تنگ می‌کردند. هرگز برای خود خشم نگرفت، اما وقتی برای خدا خشم می‌گرفت کسی یارای نگاه‌کردن به چهره‌اش را نداشت؛ چون شیرِ خشمگینی می‌گشت که چیزی جلویش نمی‌ایستد. صبور بود و از خداوند پاداش خیر می‌خواست؛ هنگامی که خبر وفات پسرش «اسماعیل» به او رسید، نامه را خواند و اشک از چشمانش جاری شد و چیزی نگفت، مردم بعداً از واقعه باخبر شدند. وقتی خبر وفات برادرزاده‌اش «تقی‌الدین» آمد، مردم را از خیمه دور کرد و به شدت گریست. قاضیانی که همراهش بودند با گریۀ او می‌گریستند اما دلیلش را نمی‌دانستند. به آنان با چشمانی اشکبار و دلی گرفته گفت: تقی‌الدین درگذشت. باز به خود بازگشت و استغفار کرد و چشمانش را با گلاب شست و خبر را پنهان کرد تا به دشمن نرسد و نیرو نگیرد یا لشکر خودش سست نشود.
بسیار نیک‌رفتار و خوش‌اخلاق بود. اخبار و نوادر را حفظ کرده بود. از زخم‌هایی که در نیم‌تنۀ پایینش بود رنج می‌ُبرد؛ باوجود این، سوار بر اسب می‌شد و دردش را تحمل می‌‌کرد و به میدان می‌رفت.... چه میادینی؟!
من از آنچه در کتاب‌های تاریخ خوانده‌ام- و به گمانم تاریخ شرق و غرب را مطالعه کرده‌ام- هیچ لشکری را نمی‌شناسم که بیش از لشکر صلاح‌الدین به میدان برود؛ تمام رکوردها را تا آن زمان شکست. در مدتی که فرمانروای شام بود در کمتر از 19 سال، 74 بار به میدان جنگ رفت؛ با امرای موصل، حلب و حماة و با حشاشین قتالین جنگید.... نگویید چگونه با امرای اسلامی جنگید؟ یقینا کسی که می‌خواهد خانه‌ای بنا کند، چاره‌ای جز این ندارد که آوار و ویرانه‌ها را بردارد و خانۀ کهنه‌اش را ویران کند تا منزل جدیدی بسازد؛ صلاح هم همین کار را کرد.
او باز سریال نبردهای سهمگینی را شروع کرد که سرزمین فلسطین و دیار شام تا به حال به خود ندیده بود؛ جنگ‌هایی که با قادسیه و یرموک قابل قیاس نیست. جنگ‌های گرم با انواع سلاح‌ها، شمشیر و نیزه، توپ و منجنیق، شجاعت و حیله، هوشیاری و نوآوری، مروت و شهامت؛ صلاح‌الدین در همۀ این‌ها پیروز بود. جنگ‌هایی که در آنها منجنیق‌هایی به‌کار گرفته شد که مانند توپ‌های سنگین امروزی قلعه‌های محکم را برمی‌انداختند و تیرهای پی‌درپی بسان رگبار- که برای جنگ حکم هزاران بمب را داشت- و با حملاتی که دو،سه روز ادامه می‌یافت، از دژکوب‌ها کار گرفت که گاری‌های محکم و زره‌پوشی بودند و سرِ سنگینی داشتند که دیوارها را سوراخ می‌کرد. از تانک‌ها هم کار گرفت؛ آری، تانک! این همان نام قدیمی‌اش است و در آن هنرنمایی می‌کردند تا اینکه اروپائیان در حصار «عکا» تانک سنگینی اختراع کرده و سه ارّاده از آن ساختند که هر یک، چهار طبقه داشت که بالاتر از دیوارها بود با دژهای آهنین و پوسته‌هایی که بر آنها مواد ضدحریق مالیده بودند تا تیرهای مسلمانان و آتش‌های یونانیان بر آن اثر نکند. مسلمانان پریشان شده، ترسیدند؛ صنعتگری از دمشق به نام «ابن شیخ النحاسین» به آنان گفت: من امروز برایتان آتشی درست می‌کنم که آنها را بسوزاند. او دو روز مهلت خواست و موادی را با هم مخلوط کرد و آنها را در سه دیگ گذاشت و انداخت؛ مثل بمب منفجر شد و صدای مهیبی چون رعد داشت. تانک‌ها را سوزاندند و مسلمانان تکبیر گفتند؛ آن روز، روز بزرگی بود. هنگامی که جوایزی را به این صنعتگر تقدیم کردند نپذیرفت و گفت: این کار را برای خدا کردم.
هنگامی که «عکا» تحت محاصره قرار گرفت و هر گونه تلاشی برای امداد غذایی به شکست انجامید، از حیله کار گرفتند و گروهی از مسلمانان داوطلبانه ریش‌های خود را تراشیده، لباس فرنگی به تن کردند و با خود خوک برداشته و به زبان فرانسوی صحبت کردند و سوار بر قایق بزرگی شدند و با این حیله که ازعجیب‌ترین حیله‌های جنگی است، وارد شدند. ازجملۀ این حیله‌ها اینکه صلاح‌الدین ایوبی تاکتیک نظامی را می‌دانست که لشکر فقط منحصر در جبهه نیست، بلکه همۀ ملت، لشکر است. به همین خاطر تمام قوایش را برای جنگ به‌کار گرفت؛ حتی از دزدها! او دزدها را جمع کرد تا از شرشان خلاص شود، اما آنان را زندان نکرد، بلکه آنان را در حرفه‌ای که داشتند به کار گماشت که فرماندهان و لشکریان دشمن را از روی فرش‌هایشان- آن‌گونه که ابن شداد روایت کرده- به شیوه‌های عجیبی می‌ربودند و گاهی فرماندهان را از زیر لحاف‌هایشان و در حالی که خنجرهایشان بر گردن‌هایشان آویزان بود می‌ربودند و وقتی چشم باز می‌کردند خود را جلوی صلاح‌الدین می‌دیدند.
در روز «حطین»، صلاح‌الدین تاکتیک جنگی عجیبی به‌کار برد؛ هنگامی که اروپاییان مجبور شدند در مکانی که او انتخاب کرده و پناه گرفته بود به ملاقاتش بروند؛ روزی که در باز‌پس‌گرفتن قدس پیروز شد، با چنان نجابت، بزرگواری و جوانمردی آمد که بعد از آن مؤرخان اروپایی را از سخن‌گفتن در این‌باره و قدردانی از او دست‌خالی نگذاشت.
قدس را- بعد از مالکیت 91 سالۀ اروپاییان بر آن- بازگرداند. آیا امروز در بازپس‌گرفتن قدس شک دارید؟! حال‌آنکه یهود هفت سال است که آن را تصرف کرده است. [این سخن مربوط به سال 1955 میلادی است]. صلاح‌الدین آن را پس گرفت؛ درحالی‌که تمام دولت‌ها و پادشاهان اروپا در کنارش بودند و از آن حمایت می‌کردند. آیا ما نمی‌توانیم آن را از مشتی بیگانه پس بگیریم؟!
دولت‌های صلیبیان بیش از صد سال استمرار داشتند، اما الان کجایند؟ ما بسان بیداریِ امروزمان نبودیم، با ما در تعامل بودند و ما با آنها قطع رابطه نکرده بودیم؛ چنان‌که با اسرائیل قطع رابطه کرده‌ایم. همگی با آنان پیمان بسته بودیم، حتی دمشق نیز باری با صلیبی‌ها علیه مجاهد اول؛ عمادالدین پیمان بست، حشاشیش با آنان پیمان بسته بودند و پیش از آن «شاور» پیمان بسته بود، اما باوجود این، آیا اثری از صلیبی‌ها باقی ماند؟
امتی که آن‌روز «صلاح‌الدین» را بیرون آورد، بدتر از حالت امروزِ ما بود و بیشتر تجزیه شده و معایب بدتری داشت؛ هنوز از اینکه امروزه هم مانند صلاح‌الدین را بیاورد درمانده نیست. نکبت فلسطین با صلیبی‌ها صدبرابر بدتر از نکبتش با اسرائیل است که به سلامتی گذشت. آیا در اینکه ما فلسطین را نجات بدهیم شک دارید؟ من- قسم به خدایی که معبودی جز او نیست- اگر بر روی زمین چهل مسلمان هم باقی بماند، شک ندارم که قدس را باز خواهند گرفت و من شک دارم نسبت به کسی که در این حقیقت شک کند! شک دارم نسبت به درکش از طبیعت این امت، نسبت به عقلش، نسبت به عرب‌بودنش و نسبت به مسلمان‌بودنش! اگر ما درمانده‌ایم از اینکه به سیرۀ صلاح‌الدین برگردیم تا برای ما مانند پیروزی حطین نوشته شود، بدانیم که از نسل‌هایمان افرادی پاک‌تر و پاکیزه‌تر پیدا خواهد شد و آنان فلسطین را باز خواهند گرفت؛ إن‌شاءالله تعالی!

 ✍🏻توسط ⁨شیخ علی طنطاوی رحمه‌الله/
📝 ترجمه: مولانا سیدزبیر حسین‌پور⁩



امتیاز: نتیجه : 2 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 4

بازدید :41
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : پنجشنبه 30 اردیبهشت 1400
زمان : 18:39
حضرت مولانا محمد دهقان رحمه الله
نظرات (0)

حضرت مولانا محمد دهقان رحمه الله

◻️ حضرت مولانا محمد دهقان رحمه‌الله

رهــبری فرزانه‌ای روشــن ضـمیر/**/"حضرت واجه" آن نامـداری بی نظـیر
مـایـه‌ای فخـــر و فــلاح و عزتی/**/کز وجـودش بــود مارا قــوتی
خدمــــــــتی اندر "عین العلوم" آرزو!/**/بود تورا از "صــمیم دل" نـیکو!
"توحیدیارا" افـسوس واجه‌ای با وقار/**/شد خزان از این جفــایی روزگار

🔷 استاذ عزیز مولانا محمد دهقان رحمه الله اسوهٔ تقوا

▫️در طول تاریخ علماء و دلسوزان امت اسلامی برای پیشرفت و ترقی دین و نشر قرآن و احادیث نبوی سعی و تلاش کرده‌اند، به برکت همین کوشش و تلاش «قرآن کریم»، «احادیث نبوی» و «تعلیم و تعلم» در بین مردم منتشر شد و برای همین منظور در هر شهر و روستا مدارس، مکاتب و مساجد بنا شد.
علماء بزرگ‌ترین نعمت پروردگار برای انسان‌‌ها هستند. 
شاعر عرب می‌گوید: «إذا ما مات ذو عِلمٍ وتـقـوى فقد ثُلِمت من الإسلام ثُلمة؛ هرگاه انسان عالم و پرهیزگار از دنیا می‌رود، در اسلام شکاف و رخنه ایجاد می‌شود.»
مرحوم مولانا محمد دهقان رحمه‌الله عالم ربانی، مفسر و محدث معاصر و داعی و ناشر دین الله تعالی بودند. ایشان بيش از پنج دهه از عمر با برکت‌شان را در خدمت «قرآن»، «حدیث» و «تعلیم و تعلم» سپری کردند و نیز در نشر دین و سنت‌های رسول‌ اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز بهره‌ وافری داشتند و عمر ایشان به عبادت و بندگی و دعا و تضرع گذشت.
مولانا محمد دهقان رحمه‌الله به مسئولیت و وظیفه خود عمل کردند و عمر مبارکشان را صرف کارها و فعالیت‌های دینی و خدمت طلاب و علم کردند. ایشان در دنیا به اخلاص، دین‌داری، تقوا و پرهیزگاری پایبند بودند. بالاخره ایشان پس از سال‌ها خدمت به دین اسلام و نشر قرآن و احادیث نبوی به دیدار پروردگار خود و ملاقات پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رفتند.
امروز ما طلاب دعاگو و دلسوز خویش را از دست دادیم. با وفات مولانا محمد دهقان رحمه‌الله، دل‌های ما شکست. امیدوارم خداوند متعال بر دل‌های شکسته ما مرهم بگذارد و ما طلاب عین العلوم را از هر نوع بلا و آفت مصون و محفوظ نگه دارد.
در گذر زمان معلمان و مربیان بزرگی زیسته‌اند و با نظریه‌ها و روش‌های تربیتی، نسلی جدید را با رویکردی عملی به دنیا هدیه دادند و در راستای تربیت، الگوهای مختلفی در میدان معنویت ارائه نمودند، اما مؤثرترین تربیت رفتاری، دینی و معنوی تربیتی است که خودِ نظریه‌پرداز و گوینده به آن جامهٔ عمل بپوشاند.
یکی از علل عدم رشد معنوی مناسب در مردم و طلاب دینی فقدان رجال عملی است؛ زیرا سخن گفتن و سخنرانی کردن و نظریه دادن فاقد تجسم عمل در میدان تربیت و معنویت بی‌تأثیر و کمرنگ بوده و چه بسا پیامدهای بسیار تخریبی در جامعهٔ دینی و حوزه‌های علمیه داشته باشد.
🔹 ‌اخلاص در عمل
‌ارزش انسان به «علم» است و ارزش علم به «عمل» و ارزش عمل به «اخلاص» است. مهم‌ترین جنبهٔ هر عمل نیت و انگیزه‌ی انجام آن است.
‌از حضرت علی رضی‌الله‌عنه نقل شده است که: «‌ثمرة العلم إخلاص العمل»؛ نتیجهٔ دانش، اخلاص عمل است.
‌عمل هر کسی با اخلاص همراه نباشد پذیرفته نمی‌شود. اخلاص است که به جوهر عمل، ارزش می‌بخشد.
 به گفته سعدی:
‌عبادت به اخلاص نیت نکوست // وگرنه چه آید ز بی‌مغز پوست
‌استاذ گرامی مولانا دهقان رحمه‌الله الگوی اخلاص در این عصر بود. همهٔ کارهایش برای خدا بود. جز رضای الله تعالی هیچ انگیزهٔ شخصی نداشت. از ریا و تظاهر به‌دور بود. مخلصانه خدمت کرد؛ نه خواهان پست و مقام بود، و نه طالب شهرت و نام. ۵۷ سال در حوزه علمیه علین‌العلوم گشت خدمت کرد و در تامین هزینه‌ها سهم بزرگی داشت. در سفرها و ماموریت‌ها نام حوزه و نام استادش بر زبانش بود و خود را نماینده و خدمتگزاری کوچک می‌خواند.
در این ایام که مملو از فساد است. شخصیتی را از دست دادیم که مربی کار بلد و به تمام معنا در میدان معنویت بود و با تمام احترامی که به همه علمای عزیز دارم، وجود چنین مربیانی در حوزه‌های علمیه در عصر حاضر به تعداد انگشتان دست رسیده و مراکز علمی از فقدان چنین مربیانی سر به گریبان و رنجورند.

✍🏻 صفی الله توحیدیار/عین‌العلوم



امتیاز: نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

بازدید :28
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400
زمان : 17:01
خورشید شهرستان سراوان غروب کرد
نظرات (0)

خورشید شهرستان سراوان غروب کرد


💠 خورشید شهرستان سراوان غروب کرد
  
این روزها، آسمان شهرستان سراوان چادر غم و اندوه بر سر کشیده و بارانی از گریه و ناله، آه و فغان بر دل‌های شاگردان و مریدان مرحوم مفتی خالد دهواری رحمه‌الله‌‌تعالی در حال باریدن است. سرور و شادی این روزها به‌ کام شاگردان و مریدان او بسیار تلخ شده است. آسمان سراوان هم به گریه درآمده است، قلم هم غرق در اندوه و ماتم شده و از نوک خامه‌اش‌‌ به‌جای جوهر، خون می‌چکد. قلم می‌خواهد صفحهٔ دلم را به تصویر بکشد؛ اما چیزی جز غم و اندوه در آن نمی‌یابد. می‌خواهد تراوشات ذهنم را به صفحۀ سفید کاغذ بسپارد؛ اما جز نگرانی چیزی به چنگش نمی‌آید. دلم دریایی از خون و ذهنم کویری از افکار پریشان شده است. این نه‌تنها حال من است، حال همهٔ عزیزان و شیفتگان مرحوم مفتی خالد «نورالله مرقده» چنین شده است. هیچگاه صحن حوزهٔ عین‌العلوم گُشت این‌چنین سوت‌‌وکور نبوده است، انگار رهروها، دروازه‌ها، پنجره‌ها، نرده‌ها، همه‌وهمه با زبان بی‌زبانی خود دِق‌شدن‌شان را به گوش یکدیگر می‌رسانند. رهرو می‌گوید: تا یک ماه پیش بزرگ‌مردی روزانه چند‌بار پای نازنینش را بر سرم می‌کشاند، اما ‌اکنون خبری از او نیست، او کجا رفت؟ در می‌گوید: کجاست آن مرشدِ بزرگ که تا چند روز قبل من را با دستان نرم و نازکش لمس می‌کرد؟ پنجره‌ها و نرده‌ها هم از غم و اندوه، رنگ باخته‌اند. سخت‌تر از همه، دیدن آن‌ جانمازی است که روی آن نماز می‌خواند وکتاب سنن‌ابی‌داود که تدریسش می‌کرد و کلاسی ‌که همیشه در آن‌جا درس می‌داد و اتاقی که در آن استراحت می‌کرد. همهٔ این‌ها از فراق و جدایی‌اش سخت غمگین‌اند و آرام‌آرام اشک می‌ریزند.
 
✅ العینی تدمع و القلبی تحزن و أنا بفراقک لمحزون
ای محبوب دلم! آن لحظه را هیچ‌وقت از یاد نمی‌برم؛ نزدیکی‌های شش‌ونیم صبح بود و من طبق معمول پیام‌های گوشی‌ام را چک می‌کردم که ناگهان چشمم به خبر ناگواری افتاد. نگاهم را تیزتر و تیزتر کردم، دیدم آری نوشته‌ شده است:
  «مفتی خالد دهواری رحمه‌الله‌تعالی جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.» 
لحظۀ بسیار سختی بود. مغزم از کار افتاد و اشک‌های از غم جدایی تو قطره‌قطره بر گونه‌هایم سرازیر شد و احساس کردم اشکهایم که بر محاسنم می‌چکید، کلماتی با خود زمزمه می‌کنند و دارند مرثیه می‌خوانند. لحظات طولانی گریستم. کوشیدم با خواندن قرآن مقداری از غم و اندوهم بکاهم، اما از چند آیه بیشتر نتوانستم تلاوت کنم. اشک‌ها امانم نمی‌داد. پس از آن قرآن را جمع کردم و دست‌هایم را به‌سوی آسمان دراز کردم و از خداوند برای تو مغفرت و برای خودم در خواست صبر و شکیبایی نمودم. لحظاتی بعد مطلع شدم که علما و طلاب عزم سفر کرده‌اند تا به گشت بروند و در نماز جناز‌ه‌ات شرکت کنند، من‌هم خیلی کوشیدم و از این سو به آن سو دویدم تا بلکه بتوانم به گشت بیایم و از نزدیک جمال نورانی‌ات را ببینم اما اسباب فراهم نشد و من نتوانستم در تشییع جنازه‌ات شرکت کنم. ای محبوب قلبم! قبول دارم که چهرهٔ نورانی‌ات را ندیده‌ام و هیچگاه صدای روح‌نوازت به گوشم نرسید و شرف همنشینی و مصاحبت با تو نصیبم نشد و از سفرهٔ علمی وعارفانی‌ات مستقیماً بهره‌مند نشده‌ام؛ اما از زبان حضرت استاد مفتی محمّد‌قاسم قاسمی‌‌ حفظه‌الله‌تعالی بسیاری از خوبی‌هایت را شنیده‌ و در صندوقچهٔ ذهنم ثبت ڪرده‌ام؛ بنابراین چنان دوستت ‌دارم که اصلاً قابل وصف نیست. عشقت در قلبم ریشه دوانیده، مِهرت مثلِ گُل نوشکفته دردلم جوانه زده است. محبتت در اعماق دلم چنان حکاکی شده که هرگز پاک شدنی نیست. نمی‌دانم چگونه آن را ابراز کنم. دلم بسان گنجشک بهاری به یاد و عشقت می‌تپد. قلبم بی‌قرار است. محبت دیدنت در دلم موج می‌زد و سخت مشتاق دیدارت بودم. آن‌قدر حریص و تشنه‌ٔ دیدارت بودم که با خود می‌گفتم ای کاش! یک‌بار هم که می‌شد ایشان را می‌دیدم و از نزدیک به ایشان می‌گفتم: دوستت‌دارم. 
ای محبوب جانم! این دل‌نوشته‌ را برای تو می‌نویسم. از خداوند خواسته‌ام به فرشتگان درگاهش اجازه دهد تا دل‌نوشته‌ام را جلوی تو بخوانند تا تو از عشق و محبتم باخبر شوی! هر شب قبل از خواب نماز می‌خوانم، دست‌هایم  را بلند می‌کنم، برای یک لحظه دیدنت را در خواب از الله تعالی درخواست می‌کنم. اما متأسفانه! هنوز نصیبم نشده است. امیدوارم که الله تعالی دیدارت را اینجا در خواب و آنجا در آخرت نصیبم کند.
 
✅ جایگاه علمی ایشان
ای عالم نستوه! تو در محضر عالمان شاخصی همچون مولانا سحبان محمود، مولانا مفتی محمدتقی عثمانی، مولانا مفتي محمدرفيع عثمانی، قاری رعايت‌الله، مولانا رشيداحمد لدهيانوی و مولانا اکبرعلی سهارنفوری و... رحمهم‌الله تعالی زانوی تلمذ زدی!  از سفرهٔ علمی و معنویشان بهره‌مند شدی! و در بزم گرم‌شان به آبیاری روح و روان خود پرداخته، از خوانِ نعمت کریمانه و گفتارهای حکیمانه‌شان توشه‌های معنوی برگرفتی و از خرمنِ  معرفت و معنویت‌شان خوشه‌ها برچیدی!
بعد از این‌که کسوت علم را بر تن کردی، برای تدريس به مدرسه‌ٔ خوش‌نام «عين‌العلوم» گشت سراوان رفته و در آن‌جا به تدريس علوم مختلف از جمله حديث و فقه و... پرداختی! و صدها طلبه از گوشه و اکناف، مثلِ پروانگان به مدرسهٔ عین‌العلوم گُشت هجوم می‌آوردند و از محضر تو کسب فیض  می‌کردند. علاوه بر آن، مسئوليت دارالافتای آن مدرسه را برعهده گرفته و به پاسخ‌گويی به سؤالات شرعی و حل‌وفصل اختلافات مردم مشغول شدی! تو یکی از اعضای عضو مجمع فقه اسلامی ايران بودی! تو در مسایل فقهی یکی از صاحب نظران مجمع بودی که اعضای مجمع همواره از نظرات علمی‌ات بهره‌مند می‌شدند. از خودت آثار و فتاوا و غیره به‌جا گذاشتی! که همهٔ این‌ها بیانگر نبوغ و رسوخ علمیت هستند.
 
✅ جایگاه ایشان در میدان تصوف و عرفان
ای که عارفی روشن‌ضمیر و مصلحی توانا بودی! تو در میدان تصوف و عرفان، انگار «گوی سبقت را ربوده بودی»! مثلِ عارفان جست و خیزی داشتی! اما نه به‌گونه‌ای‌که از میدان‌های دیگر بریده باشی، بلکه تو مطیه این ڪاروان را تا حدِ مجاز می‌‌بردی! تو پردهٔ در غم خود بودن و فارغ از غم خلق بودن را دریده بودی! روحیۀ دنیا نگریّ مطلق را فدای آخرت نگریّ کرده بودی!  تو نمادی از «أمر بالمعروف و نهی عن‌المنکر» بودی! حق زبان تو شده بود و آنچه‌ بر زبان می‌راندی، صواب بود. گفته‌های تو براساس گفتهٔ خدا و رسول بود؛ از خدا و رسول سخن می‌گفتی؛ از‌این‌رو سخنانت بر دل‌ها کارگر می‌افتاد و دل‌ها را نرم می‌کرد. به تعبیر حضرت استاد مفتی محمّد‌قاسم قاسمی‌ حفظه‌الله‌تعالی سرا‌پا عشق و محبت بودی! عشق و محبت خدا و رسول با تاروپود وجودت عجین شده بود. مردم اکثرا تو را در حال نماز، تلاوت، ذکر‌واذکار و دعا ونیایش می‌دیدند. بی‌تردید تو کارخانهٔ انسان‌سازی بودی! هزاران انسان را ساخته و به جامعه تحویل دادی! تو انسان کامل و واراسته و شخصیتی کاریزماتیک و شناخته شده بودی! هم‌اکنون به‌عنوان چهره‌ای ماندگار یاد خاطره‌ات در اذهان باقی خواهند ماند. تو نمادی از اخلاق، تقوا تواضع و... بودی! به‌ظاهر یک انسان ساده و معمولی بودی؛ اما در واقع از بزرگان ویژه بودی که وجودت برای شاگردان و اهل زمین موجب خیر و برکت بود. دعاهای خیرت باعث دفع فتنه‌ها بود. به قول حضرت شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید حفظه‌الله تعالی «تو یکی از پایه‌ها و ستون‌های مدرسهٔ عین‌العلوم گُشت شهرستان سراوان بودی.» با رفتن تو نه‌تنها مردم شهرستان سراوان یتیم شدند؛ بلکه همهٔ اهل زمین یتیم شدند. ای ابرمرد تاریخ! ثروت این دنیای آشفته بازار، تو را مفتون و افسون خود نکرده بود. تو لباس فقر را بر تنِ قناعت پوشاندی و ثروت دنیا، پول و مال را با زیور ایثار و سخاوت، مطلوب و مرغوب نموده بودی! تو غنی بودی!؛ زیرا سرمایهٔ تقوی و محبت خدا را در اختیار داشتی و آن ‌که چنین ثروت فناناپذیری را در اختیار داشته باشد، خودِ نیز فنا نخواهد شد و تا أبد یاد و ذڪرش در خاطرها جاودان خواهد ماند. تو از جملهٔ آن‌ها هستی!
 
خاک شد هر که بر این خاک زیست/ خاک چه داند که در این خاک کیست 
سر انجام که باید در خاک رفت/ خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت

اللهم أغفرله وأرحمه  وعافه و أعف عنه و أکرم نزله و وسّع مدخله و أغسله بماء وثلج و برد و نقه من الخطایا کما ینقی الثوب الابیض من الدنس و أبدله داراً خیراً من داره و أهلاً من أهله و زوجاً خیراً من زوجه و قِه فتنةالقبر و عذاب النار.

✍🏻 امان الله مخدومی



امتیاز: نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

بازدید :20
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400
زمان : 16:58
سنبل و نماد فروتنی و تواضع شیخ الحدیث مولانا محمد دهقان رحمه الله
نظرات (0)

سنبل و نماد فروتنی و تواضع شیخ الحدیث مولانا محمد دهقان رحمه الله

🔸 سنبل ونمادفروتنی وتواضع 
شیخ الحدیث مولانا محمد دهقان رحمه الله

حضرت شیخ الحدیث مولانا محمد دهقان (رحمه الله) انسانی ساده‌زیست و متواضع بودند. اخلاقشان نرم، و رفتارشان نیکو بود، ساده بودند، و ساده می‌زیستند، بسیار کم سخن بر زبان می‌آوردند، و وقتی سخن می‌گفتند، بسیار زیبا و شیوا و شمرده سخن می‌گفتند.
به راستی‌ که ایشان سنبل و نمادفروتنی و تواضع بودند،
حضرت مولانا محمد
دهقان رحمه الله
  همیشه پایبند به اعمال بودند و الگوی عملی عالمان وطالبان بودند به گونه‌ای که عادت مبارکشان این بود که نیم ساعت قبل از اذان در مسجد تشریف آوردندبرای تلاوت قرآن، گاهی اوقات که نمی توانستند به مسجد تشریف ببرند طلاب و اساتید به وقت اقامه نمازچشمانشان بی‌اختیار به درب مسجد خیره می‌شد تا که حضرت وارد مسجد شوند.و چشمانشان را خنک و قلبهایشان را مسرور میکرد آری، اینچنین شخصیت‌ها با کردار و اسلوب فروتنی و تواضعشان، قله‌های علم و معرفت را فتح نمودند. ما هم باید راه و روش ایشان را ادامه دهیم و در همهٔ امور زندگی خویش از زندگی این بزرگان الگوبرداری کنیم،
چرا که راه و روش و عاداتشان همان راه و روش کتاب و سنت است

*گل رفت و گلستان شد خراب/بوی گل را از که جوییم جز گلاب*


رحمه الله رحمة واسعة

✍🏽احمدبراهویی عین العلوم گشت



امتیاز: نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5

بازدید :37
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400
زمان : 16:53
ماه رمضان از ما چه میخواهد
نظرات (0)

ماه رمضان از ما چه میخواهد

🌙 ماه رمضان از ما چه می‌خواهد

ماه مبارک رمضان ماه الطاف بیکران الٰهی است که در آن موانع خیر را کم و انگیزه‌های شر را بی‌رونق کرده است؛ لذا این ماه بهترین فرصت برای اصلاح و خودسازی است. در این مقال مختصر به اموری که این ماه از ما می‌خواهد، پرداخته شده است.

1️⃣ روزه

روزهٔ ماه مبارک رمضان فرض است و انکار آن کفر؛ لذا بر مسلمان عاقل و بالغ و تندرست لازم است که روزهای این ماه را روزه بگیرد و از اعمالی که منافی روزه است، پرهیز کند. رسول اکرم صلى الله عليه وسلم می‌فرماید: «هر کس ماه رمضان را از روی ایمان و دریافتِ ثوابْ روزه بگیرد، گناهان گذشته‌اش بخشوده می‌شوند.»

2️⃣ نماز شب

نمازِ بیشتر خواندن در شب‌های ماه مبارک رمضان سنت رسول اکرم صلى الله عليه وسلم است که عبارت است از نماز تراویح و هم‌چنین نماز تهجد که در رمضان و غیر رمضان هم هست؛ اما در رمضان توفیقِ برخاستن به همه دست می‌دهد. آن‌حضرت صلى الله عليه وسلم در ادامهٔ حدیث قبلی می‌فرماید: «هر کس شب‌های ماه مبارک رمضان را قیام کند/ نماز بخواند، گناهان گذشته‌اش بخشوده می‌شوند.»

3️⃣ تلاوت قرآن

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ﴾ [بقره: ١٨٥]؛ ماه رمضان ماه نزول قرآن است. لذا با توجه به مناسبتی که این ماه با قرآن دارد و ارزش این ماه هم به نزول قرآن است، باید بیشتر به تلاوت قرآن بپردازیم و ساعاتی در شبانه‌روز را به تلاوت آن اختصاص دهیم و چند بار قرآن کریم را در این ماه مبارک ختم کنیم.

4️⃣ ذکر و درود

توصیهٔ بزرگان دین است که در این ماه «سبحان الله والحمد لله ولا إلٰه إلا الله والله أکبر» را زیاد بخوانیم و هم‌چنین بر رسول اکرم صلى الله عليه وسلم زیاد درود بفرستیم ــ حداقل ٣٠٠ مرتبه در شبانه‌روز ــ که درود یکی از آن عباداتی است که حتماً قبول می‌شود و رحمت الٰهی شامل حال درود فرستنده می‌شود.

5️⃣ دعا و استغفار 

با توجه به اینکه این ماه ماه نزول رحمت‌های الٰهی و باز شدن درهای بهشت و بند شدن درهای جهنم است، دعاها به بارگاه الله تعالىٰ بهتر ارزش قبولیت پیدا می‌کنند، لذا مناسب است که انسان از گناهان گذشته‌اش بار بار استغفار کند و عفو الٰهی را خواستار شود و به بارگاه الله تعالىٰ دست دعا را بردارد و مخصوصاً از الله تعالىٰ جنةالفردوس را زیاد سؤال کند و از جهنم پناه بخواهد. 

✍🏻 استاد مولانا سید زبیر حسین‌پور

منبع سنت‌آنلاین



امتیاز: نتیجه : 4 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 4

بازدید :23
نویسنده
نویسنده : مرجع بانک دلنوشته و مقالات اسلامی
تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400
زمان : 16:47
:: از یهود نترسید ( تاریخ : شنبه 05 تیر 1400)
:: فکر و فعالیت جهانگیر ( تاریخ : یکشنبه 23 خرداد 1400)
:: اشک شادی ( تاریخ : جمعه 14 خرداد 1400)
:: صورت اسلام و حقیقت اسلام ( تاریخ : جمعه 14 خرداد 1400)
:: تاثیر رسانه در عصر حاضر و لزوم توجه مدارس دینی به فعالیت های رسانه‌ای و مطبوعاتی ( تاریخ : شنبه 08 خرداد 1400)
:: فاتح قدس ( تاریخ : پنجشنبه 30 اردیبهشت 1400)
:: حضرت مولانا محمد دهقان رحمه الله ( تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400)
:: خورشید شهرستان سراوان غروب کرد ( تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400)
:: سنبل و نماد فروتنی و تواضع شیخ الحدیث مولانا محمد دهقان رحمه الله ( تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400)
:: ماه رمضان از ما چه میخواهد ( تاریخ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400)







بالای صفحه